
دلم چندین سال است روزه ی عشق گرفته است ! اذان افطارش را تو بگو
دلی دارم ز جنس سنگ و شیشه / چنان مهرت به جانم کرده ریشه / که در شش گوشه ی قلبم نوشته / عزیزم ، دوستت دارم همیشه
گل اگر چشم خودش باز کند خواهد مرد / ماه در اوج غرورش به زمین خواهد خورد / چون به زیبایی تو حسرت ، عالم خوردند / برق چشمان تو روح از تنشان خواهد برد
انسانهای خوب همانند گلهای قالی اند نه انتظار باران را دارند و نه دلهره ی چیده شدن ، دائمی اند
سفری به دور دنیاست ، وقتی دستانم تا انتها ، رویت را نوازش می کنند

بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی / به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی / دلم پر از گلایه ها ، تنم اسیر درد و خون / ولی تو قهر با دلم برای لحظه ی مکن
تا دیروز ، هرچه می نوشتم عاشقانه بود از امروز ، هرچه بنویسم صادقانه است عاشقانه دوستت دارم
لعنت به همه ی قانون های دنیا که در آن شکستن دل پیگرد قانونی ندارد
با یاد تو این ستاره ها رنگی بود / این دفتر خاطرات من سنگی بود / از درس کلاس عاشقی سهمم باز / یک زنگ فقط دوری و دلتنگی بود
دلی که شکستی را گچ چاره نکرد ، گل گرفتمش
در زمین سه چیز از هم جدا نمی شوند ، باران از زمین ، عاشق از معشوق و من از تو !

نظرات شما عزیزان:
|